مذهب داري و تقيه
اومبين قرآن وحافظ وپاسداردين ودرطريق هدايت مردم ،ونشروگسترش تعليم قرآني است. بارامانتي راازاسلام بردوش خوداحساس مي كندومي خواهد آنرابه مقصد برساند. دردنياي تاريك آنروزهيچكس رانمي شناسيم كه به اندازه اوبراي اسلام دل بسوزاند. و احدي رانمي شناسيم كه بيش از او به رموز قرآن آشنا باشد. او نمونه عملي تر اسلام است و باغ دين خدا را فعلاً جز او باغباني نيست . از يكسو بايد به آبياري آن بپردازد و از سوي ديگر بايد به پاكسازي آن ازعلف هاي هرزومزاحم وازمكنده هاي آسيب رسان اقدام نمايد. اوجوشناسي بزرگ وعالمي آگاه به مسائل زمان است . ومي داند كه باغ دين راچه آفت هائي تهديد مي كند. وچه عوارض وخطراتي متوجه دنياي اسلام است . دررفع مشكل دين وحذف موانع پيشرفت ازهمان راهي واردميشودكه رخنه ازطريق واردشده است. مسأله تقيه امام مسأله تقيه رامطرح مي كرد وآنرانوعي خودنگهداري ودين نگهداري دربرابرخطردشمن مي دانست . امري كه فطري وطبيعي بحساب مي آيد. وآدمي خوددربرخوردبابعضي ازوقايع وجريانات آنرامعمول ميدارد. اومي فرمود: تقيه سپرمؤمن است ومؤمن دربرابردشمن خطرناك وظيفه دارد. مخفيانه وبه دورازچشم وديداوعمل كندودرهركاري كه انجام مي دهد . آن بعدوجنبه راموردتوجه وعنايت داشته باشد. وهم مي فرمود: بنده خدامؤمن محسوب نمي گردد. مگرآنكه سه سنت رارعايت كند. سنتي ازخدا،سنتي ازحضرت رسول اللّه (صلي الله عليه وآله)وسنتي ازامام،اماسنتي راكه ازخداست اين است كه رازدارباشد واسرارراازديگران بپوشاند. اوتقيه راامري مهم تلقي مي كردوميفرمود: اگرتقيه دركارمؤمن نباشد. خداي درست عبادت نمي شود،وآنكس كه اسرارمارابرملادارد. همانند كسي است كه باشمشيرخويش مارابه قتل رسانده وبلكه گناه اوبزرگتراست. ضرورت ها در تقيه جو و شرايطي كه شيعيان و علويون درآن بسترمي بردند. جوي بود كه تقيه درآن ضرورت داشت . زيرا دشمن محدوده ممنوعه اي براي امام درست كرده و جاسوساني دراطراف مجلس درس وخانه او گماشته بود. كه همه آمدوشدهاروابط وسخنان اورازيرنظرداشتند واگرشيعه اي دست ازپا خطامي مي كردسرش بالاي داربود. براي اينكه ميزان خفقان جومعلوم گردد به ذكراين داستان مي پردازيم : كه پليس دستگاه زني راكتك ميزد وآن زن ازمردم كمك مي طلبيد وكسي جرأت نكرده بودكه به اوكمك كند. علت كتك خوردن زن اين بودكه آن زني بي احتياطي كرده وگفته بوداي فاطمه (سلام الله عليها) خداوند كساني راكه به توستم رواداشتندلعنت كند!! امام داستان كتك خوردن آن زني راشنيدوگريست به سوي مسجدسهله رفت ودوركعت نمازخواند وبراي آزادي آن زن دعاكردوزن آزادشد. اوخطاب به محمد به عبدالله كه خروج كرده بودفرمود: آيامي خواهي افرادي علوي وشيعيان كلاً نابودوازميان برداشته شوند؟ آيادوست داري كه ازاهل بيت كسي زنده نماند؟ وبدينگونه بودكه امام براي حفظ جان شيعيان وعلويون ازاوكناره گيري كرد. سفارش درتقيه اوسفارش به تقيه داشت ومخصوصاً درده سال آخرعمرخوددستورمي دادمراقبت جاسوسان باشند. ومطالب خودرابه كسي بازگوننمايندودرحضورديگران باهم ارتباط برقرارنكنند . زيراوضع به گونه اي بودكه حتي مسؤولان وبزرگان كشورجرأت نمي كردند باامام يابااهل بيت تماس برقراركنند. اوبه معلي بن خنيس ازقبل فرموده بود: اي معلي كاروبرنامه مارامكتوم داروآنراپخش نكن . زيراآنكس كه امرمارامكتوم داردوپخش نكند خداي اورادنياعزت وآبروبخشد. اُكتُم امرناوَلاتُذِعهُ فاِنَّهُ مَن كَتَمَ اَمرَناوَلايُذيعَهُ اَعَزَّهُ اللّه في الدُّنيا. امام هم خودتقيه مي كردوهم اصحاب خودرابه تقيه وادارمي كرد. سعي داشت اسرارتشكيلاتي خودراپنهان داردتاكسي نتواند ضربه اي برآن واردسازد. اومي فرمود: خداوند قومي راكه چراغ هوايتند وسرچشمه روشنائي امت هستند رحمت فرمايد. براي مابااعمال خودازدعوت كنندگان باشيد وكمال كوشش رادراين زمينه به كاربريد. وازافرادي نباشيد كه اسرارمارافاش مي سازند. وهم مي فرمود: اينكه دربرخي ازمواردكارمابه پيش نمي رودوبدان خاطركه عده اي افشاگري دارند واسرارمارامنتشرميسازندودشمن درصددضربه زدن برآن برمي آيد. ميزان فشار دراواخرعمرامام صادق(عليه السلام) ميزان فشاربني عباس براوبسيارشد . واين فشاربحدي رسيدكه بسياري ازفتاواي امام صادق(عليه السلام) هم درقالب تقيه قرارمي گرفت. دشمن باوحشيانه ترين صورت باامام وپيروان اوبرخوردمي كردوبه احدي ازشيعيان وعلويون رحم وشفقت نداشت . تنگناومحدوديت درآمدوشد به محضرامام بحدي رسيد كه افرادناگزير بودنددرچهره يك دست فروش يايك ميوه فروش به درخانه اش روند وبااوتماس برقراركنند. ذكرحديث ازاهل بيت ممنوع شدتاحدي كه اگرمي خواستند حديثي ازامام اميرالمؤمنين(عليه السلام) نقل كنند ناگزيربودند بانام ابوزينب ازاويادكنند. وياشيعيان ازكنارهم مي گذشتندولي ازترس مأموران به يگديگراعتنانمي كردند. اينكه امام ترك تقيه رادرحدترك نمازذكرمي كرد. بدان خاطربودكه فشارسياسي زيادي رابرخودوطرفداران احساس مي كرد. درعين حال اوبراي فرونشاندن بدعت ها مي فرمود: سه چيزاست كه من بخاطرآنهاازكسي تقيه نمي كنم وازبيان آن پروائي ندارم: مسأله متعه حج، متعه زنان ، ومسح برروي كفش منبع: به نقل از کتاب احياگر تشيع
|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :
نویسنده : مهران کاوه
تاریخ :